ماهی ها پرواز می کنند

پناه بر شعر و نقشی که روی کاغذ بازی می کنیم

ماهی ها پرواز می کنند

پناه بر شعر و نقشی که روی کاغذ بازی می کنیم

ماهی ها پرواز می کنند

مه‌سا رهنما

کلکسیونر
مجموعه شعرهای آزاد مه‌سا رهنما
انتشارات شانی

طبقه بندی موضوعی

تنها نبودیم

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ
بهاز نیس، تابستون از چله گذشته اما دیشب بارون اومد. نه! گریه ی ابرا بی دلیل نیس...


  • تنها نبودیم
    آسمان سکوت را می‌فهمید
    پس باران را
    به کوچه‌ها فرستاد
    تا صورت خانه خیس شود
    بغض پنجره‌ها بشکند
    و ماشین‌ها در خوابِ دزد
    تا صبح ناله کنند

    فردا زمین، تر بود
    باران در چشم ما خشک شد
    آسمان هنوز
    بر سر ابرها فریاد می کشید اما
    نخواستیم به درد اعتراف کنیم
    به سایه خزیدیم و شب
    راهیِ ما شد

    ابرها هر‌شب
    پنجره‌ها را با اشک شستند
    مردم به کوچه گفتند بهار است
    سکوت کردیم و آسمان
    سکوت ما را فهمید

    مه‌سا رهنما
    بهار 92

نظرات (۰)

حرف تازه ای نیست
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی