تنها نبودیم
چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۳ ب.ظ
بهاز نیس، تابستون از چله گذشته اما دیشب بارون اومد. نه! گریه ی ابرا بی دلیل نیس...
تنها نبودیم
آسمان سکوت را میفهمید
پس باران را
به کوچهها فرستاد
تا صورت خانه خیس شود
بغض پنجرهها بشکند
و ماشینها در خوابِ دزد
تا صبح ناله کنند
فردا زمین، تر بود
باران در چشم ما خشک شد
آسمان هنوز
بر سر ابرها فریاد می کشید اما
نخواستیم به درد اعتراف کنیم
به سایه خزیدیم و شب
راهیِ ما شد
ابرها هرشب
پنجرهها را با اشک شستند
مردم به کوچه گفتند بهار است
سکوت کردیم و آسمان
سکوت ما را فهمید
مهسا رهنما
بهار 92