ماهی ها پرواز می کنند

پناه بر شعر و نقشی که روی کاغذ بازی می کنیم

ماهی ها پرواز می کنند

پناه بر شعر و نقشی که روی کاغذ بازی می کنیم

ماهی ها پرواز می کنند

مه‌سا رهنما

کلکسیونر
مجموعه شعرهای آزاد مه‌سا رهنما
انتشارات شانی

طبقه بندی موضوعی

از محیط زیست به صلح

سه شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۱۸ ب.ظ

دست های خون آلود تاریخ را بخشیدیم، 

سلاح های سرد و گرم چشیده را.


 از تو فصلی خواستیم 

که شاخه ی زیتون در دهان تفنگ شکوفه کند، 

از تو دشتی می خواستیم 

با بوته هایی از کبوتر سفید

اما نیامدی هرچند گل ها، 

هنوز نام کوچه ها را تغییر می دهند، 

و زخم، 

روی سینه ی اوزون خانه کرده است. 

ما فراموش کردیم که رگ های بریده ی خاورمیانه 

از نفت خالی مانده اند 

و تو حتی یکبار با خورجینی از خورشید 

به عیادت شب نیامدی ...


تو را به خاک می سپاریم در پرچمی سفید، 

و عادت می کنیم به مرگ نیلیِ خون 

زیر سلول های غریب پوست، 

تو را فراموش می کنیم 

وقتی گلوی ارومیه خشکیده است،

 و زمین بالاخره تسلیم خواهد شد تا کرم ها 

اندام های دیگرش را تجزیه کنند.


مه‌سا رهنما

نظرات (۰)

حرف تازه ای نیست
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی