ماهی ها پرواز می کنند

پناه بر شعر و نقشی که روی کاغذ بازی می کنیم

ماهی ها پرواز می کنند

پناه بر شعر و نقشی که روی کاغذ بازی می کنیم

ماهی ها پرواز می کنند

مه‌سا رهنما

کلکسیونر
مجموعه شعرهای آزاد مه‌سا رهنما
انتشارات شانی

طبقه بندی موضوعی

دوست

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۴۳ ب.ظ

می ترسم از دوست
 از آینه،
و از کلماتی
که برای مشایعت تو کوتاهند
می ترسم و هرچه از تو فاصله می گیرم
 از خودم دورتر ایستاده ام
.
اعتراف می کنم به مختصات باریک دلتنگی
در ضلع شرقی لبخندم
و بر  هندسه ی جملاتی
که روی صدای من شناورند،
اعتراف می کنم
که اعتراف من بیهوده است
و نبودن تو بیهوده است
و اگرچه تلخی چای هنوز گوارا،
اندوه نوشیدن آن ناگواراست.
.
اعتراف می کنم از تاریکی به اندازه ی روشنایی
و از ترس تنهایی بیشتر از تنهایی ترسیده ام
اعتراف می کنم رفته ای
که شب در کنار من ایستاده است
و چراغی که قلب پنجره ها را
روشن نگاه داشته، تویی
که بی رمق در سینه ام سوسو می زنی
.
مه‌سا رهنما

١٣٩٤/١٢/٠٢


به حامد نادعلی پور

نظرات (۲)

  • حامد نادعلی پور
  • اعتراف می کنم به ژرفای این غم،که چقدر خالی بودنم بی تو تحمل ناپذیر است .

    پاسخ:
    دچاریم به ناچاری...
    براتون بهترینها رو آرزومندم،بهترین
    پاسخ:
    زنده باشید :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی